ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

کارگروه ادبیات و هنر انجمن ترویج زبان و ادب فارسی ایران برگزار می کند: استیتمنت - گزاره یا بیانیه نویسی برای آثار هنری

 

 

 

 

 

 

استیتمنت­نویسی بیانیه یا گزاره؟!

شناسنامۀ هر اثری هویت آن را می­سازد و آغازی خواهد بود برای بیشتر دیده شدن و حتی قبول شدنش و چه بسا که آن شناسنامه باعث تأیید اثر در جامعۀ هنری شود، حال اینکه چگونه بیانیه­نویس خوبی برای آثارمان باشیم پرسش بزرگی است که انجمن ترویج زبان و ادب فارسی را بر آن داشت تا با همکاری دانشگاه فردوسی مشهد و مساعدت خانم دکتر فاطمه ماه­وان، عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، نشستی را با حضور دکتر مهناز مقدسی، عضو هیأت مدیرة انجمن صنفی ویراستاران، به میانداری خانم زهرا رسولی، دانش­آموختۀ کارشناسی ارشد پژوهش هنر، برگزار کند. این گفت­وگو که در شامگاه جمعه 29 بهمن ماه 1400 برگزار شد باب بحث را در حوزۀ استیتمنت­نویسی باز کرده و آن را در چارچوب زمان خود بسط و گسترش داد.

مگر می­شود یک اثر هنری کنار اثر هنری دیگری به عنوان معرّف قرار بگیرد!؟

با وجود اینکه هر اثر هنری باید گویای هدف و پیام منحصر به فردش باشد، اما چند سالی­ست شاهد رابطة جدایی­ناپذیر استیتمنت­نویسی و ارائة آن در نمایشگاه­ها و گالری­ها هستیم. با توجه به اینکه همۀ هنرمندان، نویسندگان و ویراستاران ماهری نیستند، چطور می­توانند به این نیاز مهم پاسخ دهند و بیانیه­ای برای اثر هنری خود بنویسند؟ این پرسش که آغاز کار بود، خانم دکتر مقدسی را برآن واداشت تا سؤالاتی را مطرح کرده و یک به یک به آن ها پاسخ دهد. مقدسی که اذعان داشت بسیاری از هنرمندان به ضرورت چنین متونی واقف نیستند اشاره­ای به تحولات هنری از مقولۀ شعر کرد: «نوسان و بالا و پایین شدن هنر همیشه بوده است، اگر ادوار شعر فارسی را مرور کنیم، به وضوح به این تغییرات پی خواهیم برد. برای مثال، در طول سدۀ سه تا پنج، سبک خراسانی که عناصر زبان دری در آن دیده می­شد و بسیار شفاف و روشن بود بر ادبیات ما غلبه داشت. همینطور قصاید سفارشی و درباری که در این دوره داشته­ایم شاهد این مدعا خواهد بود، اما اندکی بعدتر بستر زمانی سبک هنری را تغییر داد و از عراقی به وقوع، واسوخت، هندی، بازگشت و شعر دورۀ مشروطه و در آخر معاصر و نیمایی رساند که مضامین اجتماعی را بازگو می­کرد. در هنر نیز ما چنین مراحلی داشته­ایم و هنر مردمی از هنر درباری فاصله گرفته است، اما نباید از نظر دور داشت که هر اثر هنری، ضرورت دیگری را نیز در کنار خود می­طلب».

اصولا ما باید در هنر یک فضای سومی به وجود آوریم. جهان امروز با میلیون­ها هنرمند، نباید تنها مخاطب را با اثر آشنا کند، بلکه این اثر نیازمند یک تعریف­شونده، کلام یا نوشته­ای هم است که بیانیه ( استیتمنت) خوانده می­شود.

رسولی به دلیل اینکه گاهی بی­لطفی نسبت به گزاره­نویسی­ها را دیده بود، به این موضوع اشاره کرد که بسیاری برای اثر هنری خود یک بیت شعر یا نقل قولی از بزرگان را مطرح می­کنند که مفهومی دست دوم یا حتی دست چندم و غیراصیل را ارائه می­کند و اگر خود هنرمند هم دست به قلم شود یا ممکن است حق کلام را ادا نکند یا حتی موضوع اثر را بی­لطف جلوه دهد. این پرسش­ها را مطرح کرد: «باید هر اثر هنری کنار یک نوشته باشد تا بدانیم که چه تفکری پشت آن بوده است یا چه پیوندی میان ادبیات و هنر برقرار شده است؟ اصلا با استیتمنت­نویسی، ما ازدواج میان ادبیات با هنر را می بینیم یا خیر؟».

خانم مقدسی که برآن بود راهکاری برای هنرمندان و رهایی از درد نوشتن ارائه دهد، یک رباعی از خیام را کنار تابلوی جیغ، اثر ادوارد مونک که پرآوازه­ترین اثر ستایش منطقی است گذاشت و گفت: «شاید این تابلو با رباعی خیام زیباتر به نظر برسد، اما مگر می­شود دو اثر هنری را کنار هم گذاشت و یک اثر هنری را با اثر هنری دیگری تعریف کرد؟!»

عرصة هنر به ادبیات نیاز دارد، مجبور است هنرمند را جذب خود کند. فرض کنید هنرمندی بیش از انگشتان دو دست اثر هنری دارد و می­خواهد خودش را به جایی معرفی کند. آیا می­تواند کل این تابلوها را بفرستد؟ خیر. پس باید استیتمنتی داشته باشد که اثرش را معرفی کند.

رسولی که در انتهای بخش اول سخنان از ایشان درخواست می­کند که تفاوت عنوان با استیتمنت را برجسته سازد. مقدسی را فرامی­خواند که به چند نکته اشاره کند، از جمله اینکه عنوان گاهی اوقات خیلی خوب می تواند باشد، اما در جایی که ما را تازه می­خواهند بشناسند ثمرمند نخواهد بود. ممکن است نام یک اثر هنری صلح باشد، تصویری که من از صلح دارم یک تابلوی کاملا سفید می­تواند باشد، اما شاید من تابلویی را ببینم که سایه­هایی از قطره­های خون داشته باشد اینجاست که این تفاوت آشکار می­شود.

باید توجه داشت که نفر سوم یا نویسندۀ پنهان در هر متنی وجود دارد. اصولا نمی­توان گفت هنرمند می­نویسد آن نفر سوم است که شروع به نوشتن می­کند و حضور خود را به ما می­نمایاند. حتی می­توانیم نویسنده­ای را در نظر بگیریم که در متنش تصویری ندارد. در چنین شرایطی او مجبور است تمام حالات را بنویسد خنده، گریه، غم، اضطراب و حتی صداهایی که به گوش می­رسد.

دکتر مقدسی که نام بیانیه را برای استیتمنت انتخاب کرده بود دربارۀ اینکه اصلا بیانیه هنرمند را چه کسی می نویسد به نکات زیر اشاره کرد:

1. هنرمند می­نویسد، چون توانایی نوشتن دارد.

2. هنرمند می­نویسد و ویراستار آن را تکمیل می­کند.

3. شخص دیگری مانند: هنربان، نمایشگاه­گردان، گالری­دار و... آن را می­نویسد.

فرود گزاره ­نویسی

رسولی که یکی از دغدغه ­هایش مناسب دانستن واژۀ استیتمنت بود و اعتقاد داشت شاید جایگزین فارسی آن نتواند حق مطلب را ادا کند به این موضوع که ما در حوزۀ هنر واژگان متعددی داریم که گاه معادل فارسی آن و گاه شکل غیرفارسی آن در بین هنرمندان رایج است و همیشه وجود یک نوع معادل برای آن­ها ضروری نیست اشاره کرد.

مقدسی که عقربه­های ساعت پایان نشست را به او می­گفتند، در پایان دربارۀ این نکته که محتوا و شیوۀ نگارش و حتی ادبیات گزاره­نویسی وابسته به چند متغیر است؛ یکی اعتبار هدف و دیگری اعتبار مخاطب، سخنی راند و خاطر نشان کرد که ممکن است هدف، کسب شهرت یا برتری باشد و یا حتی شرکت در گالری­ها و نمایشگاه­های داخلی و خارجی و مخاطب می­تواند عموم مردم باشد یا مخاطبان خارج از کشور و خریداران آثار هنری و گالری­دارها و این ممکن است شرایط گزاره­نویسی را تغییر دهد. این نشست در ساعت 21:45 و با امضا دکتر مقدسی و خانم رسولی به سرانجام رسید